میگه: بیشتر کارهایی که در طول روز خودت رو مقید به انجام دادنشون میکنی واقعا علاقه به انجام دادنشون نداری درسته؟
- تقریبا آره همین طوره
پس چرا انجام میدی؟
- حس بعدش رو دوست دارم. اون لحظه یی که باشگاه تموم میشه و دارم مت رو جمع میکنم. اون لحظه یی که خسته و عرق ریزون از پیاده روی برمی گردم. اون لحظه یی که به زور و گاهی با بغض صبح زود از خواب بلند میشم. اون لحظه یی که برگشتم خونه. اون لحظه یی که بعد یه گفتگوی سخت گوشی رو قطع کردم. اون لحظه یی که مهمونی تموم شده همه رفتن. لحظه تموم شدن همه چیز بهترین حس رو داره حتی اگه به اجبار و توی چارچوب هم نباشه و اتفاقا از روی علاقه باشه بازم تموم شدن, بسته شدن, انتها, پایان, لحظه آخر حس شگفت انگیزی داره ..
به نام خدا به زور
اون حس تموم شدنش خیلی خوبه ولی فقط چون مجبورم انجامشون میدم.
منم حس بعد تموم شدن رو بسیار هستم
واقعا این تموم شدنش عجیب دلچسبه
کاش منم دست از گشادی تو بعضی زمینه ها بردارم و کیف این تموم شدنها رو ببرم
حس خوب همش نوش جانت
آره گاهی دلچسبه گاهی مهمه از خود اون پروسه هم بتونی لذت ببری من نامیزونم
تو گشاد نیستی اتفاقا کلی کار مفید داری برای خودت انجام میدی فقط اولویتت هنوز اینا نیس مطمئنم نوبت اینام میشه
قربونت