قبلا خیلی بیشتر و الان کمتر آب کرفس میخورم و همه میدونن کرفس رو فقط ساقه هاش رو باید ریخت توی آبمیوه گیری ولی از جایی که من یه ذره لایت تم خودآزاری دارم بعضی وقتا حیفم میاد و برگ هم قاطیش میکنم که طعم فاجعه یی میگیره مخصوصا اگه با میوه یا سبزی دیگه یی ترکیب نشه و تنها خورده شه. امروز که توی ترافیک در حال گرما خوردن و عرق ریختن و یه دفعه لرز گرفتن از درجه زیاد کولر بودم, فکرهای مالیخولیایی به ذهنم می اومد و همه چیز انگار از گرما کش می اومد و تار میشد, فکر کردم درسته یه چیزایی درست پیش نمیره یا به هر در و دیواری میزنم یه چیزایی در حد قدم مورچه یی توی زندگیم جلو میره و یه چیزایی کلا جلو نمیره ولی واقع بینانه بخوام نگاه کنم میدونم که میتونم حل کنم و ازپسشون برمیام ولی چرا مزه توی دهنم شبیه آب کرفس میمونه همون اندازه تلخ و بدمزه؟! زندگی روی قاعده و درست پیش میره, حرکات انفجاری و عجیب غریب نمیکنم و تمام تلاشم رو میکنم سالم زندگی کنم ولی چرا طعم روزام مزه آب کرفسی میده که کل برگ هاش رو هم قاطی کردن اونم تنها بدون اضافه کردن هیچ میوه دیگه یی؟!
آه گلس جان. زندگی من شبیه اسموتی کرفس شده که خوب هم نخورده یه جاهای زیادیش فقط برگه یکی دو قسمت ساقه.