چندوجهی های ظاهرا عادی

داشتم عدس را با پیاز و سیر تفت میدادم, به محض اینکه زیره سیاه و کاری بهشون اضافه کردم بویی راه انداخت که هوش برنده بود و فکر کردم تا همین چند وقت قبل روایت های ساده زندگی خودم و بقیه به چشمم نمی آمد. بیشتر نمایی از یه زندگی لاجون تکراری بود. من همیشه از آن هایی بودم که دنبال اتفاقات اعجاب آور و هیجان انگیزند. همیشه همه چیز باید ماکسیمال باشد, همیشه همه چیز باید هشت وجهی باشد همیشه همه چیز در زندگی باید مکعب روبیک باشد همیشه همه چیز باید پر از رمز و راز و کشفیات باشد. همیشه باید خودم را دربدرانم که معماهای پشت صحنه را حل کنم. چند ماهی و حداکثر یک سالی میشه سادگی ها را میبینم و این سادگی برایم اعجاب انگیزتر و هیجان انگیزتر است. این گوشه کنارهایی که بو و رد سادگی می اندازند, آدمایی که تلاش میکنن به چشم نیان ولی زیبایی و جذابیت شون چند برابره, جاهایی و چیزایی که خیلی معمولی و ساده و حتی بی ظرافت و گاها زمخت هستن ولی چیزی رو توی خودشون مخفی کردن که محال توی نگاه اول بیننده بتونه متوجه اش بشه, باید جذبش بشی و زوایاش رو ببینی تا بعد واست از اون چیزی که پنهان کرده رونمایی کنه.

نظرات 3 + ارسال نظر
لیمو شنبه 25 آذر 1402 ساعت 11:51 https://lemonn.blogsky.com

منم خیلی دوستش دارم. برای همین میگم هنوزم به نظرم معما رو دوست داری فقط به گوگولی شدن داری. نیاز به معما با تم روشن

من قربون تو معما با تم روشن
آره اینطوری ام میتونه باشه معما میخوام ولی توی دنیای رئال نه کاملا سورئال باشه یا فانتزی

لیمو چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت 08:33 https://lemonn.blogsky.com

ولی بنظرم هنوزم همونی فقط اون معما رو از شرایط سختی که برات لذت بخش نبوده آوردی روی چیزهای ساده و روشن. توی ذهنم مثل مقایسه دیدن فیلم shutter island با quiet girl می مونه. لذت کشف حس لحظه ی دویدن دختر بین درختها و نور خورشید در مقایسه با کشف زندانی فراری ساختمان C :))

لامصب عاشق شاتر آیلند بودم باورت میشه یک هفته نان استاپ حساب کتاب می کردم آخرش یه چیزی درست از آب درنمی اومد باز الان از خود قبلیم گفتی هیجانم رفت بالا
خب دید تو همیشه واسم جالب بوده واقعا آره شاید ذهنم خسته شده از اون تو در تویی و حل معما و اومد سر وقت این طرفی ها

نازگل سه‌شنبه 21 آذر 1402 ساعت 22:15 https://nazzgol.blogsky.com/

ارزش "وقت گذاشتن" به نیت شناخت، خیلی بیشتر برام قابل لمس و درکه... حتی وقتی از طرف خودمون هست... یا وقتی دریافتش می کنیم

قشنگ ترین آدم‌هایی که می‌شناسیم کسانی هستند که شکست، رنج، مبارزه و خسران را شناخته‌ و راه خود را از اعماق بازیافته‌اند.
این افراد قدردان زندگی‌اند و نسبت به آن حساسیت و درکی دارند که آنها را از همدردی، مهربانی، و نوعی توجه دوست داشتنی و عمیق سرشار می‌کند.
آدم های قشنگ اتفاقی به وجود نمی‌آیند ...

الیزابت کوبلر راس

آره وقتی دریافت کنیم اون زمان و انرژی که برای شناختن بوده که بی نهایت جذابه و از اون طرف زمانی که خودمون هم صرف میکنیم جدا از نتیجه ارزش منحصر به فردی داره
امیدوارم از این آدم قشنگ ها بیشتر ببینیم بیشتر رشد و نمو کنن و خودمون هم یکی از این گروه باشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد