برای اولین بار فرنی نیمه داغ میخورم در حالیکه روش رو پُر از دارچین میکنم, طعم ساده و نرمی داره که توی دهن آب میشه و غلظتش رو دوست دارم, انگار از لُپ بچه تازه از حموم بیرون اومده الهام گرفته شده. دانیال با تعجب میگه مگه از پشت کوه اومدی چیز به این سادگی رو تا حالا نخوردی؟ فکر میکنم نه تعمق میکنم(همیشه عاشق این بودم بالغانه و سنگین حرف بزنم و قلمبه سلمبه, بد شد که نشد یاد بگیرم) میگم شاید پشت کوه بودم خودم خبر نداشتم, ولی مدل زندگی کردنم بیشتر نشون دهنده این بوده که کوه جلوی چشمام بوده چون همه چیز سفت و سخت و زاویه دار بوده واسم. از تمام چیزایی که تمام سال ها با پوف پوف کردن نگهشون داشتم و دوستشون داشتم بیزار شدم, لگد میزنم زیر همه شون بریزن پایین.
من کلا زیاد طرفدار شیر نیستم، بصورت گرم که اصلا اما فرنی بوی بچگیم رو میده. سرماخوردگیام همیشه با سوپ رشته فرنگی و فرنی گرم میگذشت.
منم قبلا بیزار بودم از شیر ولی الان میخورم شیر سویا و بادوم که خیلی ام خوشمزه ست. از سرماخوردگی نگو جون من باز چند روز گلوم درد میکنه
سوپ فقط و فقط جو فرزندم اصلا با من از ورمیشل نگو که به چشمم نمیاد
گمان میکنم اصلا از پشت کوه اومدن کار سختتری باشه تا این ور کوه بودن. به نظرم خوب کاری میکنی همه اون موانع خیالی رو خرد میکنی تا بتونی تجربه فرنی خوردن با دارچین رو به این نرمی و قشنگی تعریف کنی
کاش همه اینطوری فکر میکردن و نگاهشون به دنیا شبیه یا نیمه شبیه حتی به شما بود لیلی جان.
نمیدونم شاید تنها راه تاب آوردن توی این بلبشو همین خرد کردن ها باشه واسم
من عاشق این ریخت و پاشم... این تغییر و دگرگونی و تجددخواهی
من مطمئنم بهتون
آخرش هم یه طرح قشنگ و یه نظم دلچسب و یه زیبایی خواستنی رو می سازید خودتون
قربونت ممنونم برای حس خوبی که میدی
منم تغییر وخراب کردن و دوباره درست کردن رو دوست دارم مشکلم فقط خستگی بیش از حد و بی حوصله گی که بیخ گلوم رو ول نمیکنه
مرسی دختر خوب
اووم من وقتی مامانم درست میکرد همیشه ته قابلمه گرم میخوردم بعدش صبر میکردم اونایی که توی ظرفه سرد بشه که اون مدلی هم بخورم.
البته بدون دارچین و افزودنی
ببین خیلیییی خوشم اومد نمیدونم چرا این همه سال نخوردم واقعا طعم دلبری واسم داشت شاید اون بوی شیر حالم رو بهم میزد! من عااااشق دارچینم خدایا خیلی خوبه یه بار با دارچین بزن ببین چیه لامصب