دیدن فیل در تاریکی

دور تا دور میز کارم پر کاغذ یادداشته, یه مدت دسته بندی میکنم ولی کم کم حوصله ام سر میره و همه رو ول میکنم. چند روز پیش موقع مرتب کردن هزار باره اشان رسیدم به کارهای لیست ماه و خریدها و پول هایی که باید پرداخت شه و گوشه کاغذ وسط لکه قهوه نوشته بودم " موقعیت فرد مشاهده کننده بر پدیده ای که مشاهده می شود اثر می گذارد و نتایج مشاهده را تحت تاثیر قرار می دهد". هیچ رفرنسی پایینش ننوشتم و هرچقدر فکر کردم یادم نمیاد کجا و توی چه کتابی به چشمم خورده ولی هر چند ساعت یک بار ذهنم میرود سمت این جمله و مغزم رو می جود!

من همیشه نسبت به هر پدیده ای توی تمام ابعاد مختلف زندگی یا فیس تو فیس اش بودم و ذره بینم روی حداکثر بزرگ نمایی بوده یا چنان فاصله گرفتم که فقط چندتا نقطه به چشمم خورده و بعد مدتی چنان بهم برخورد کرده که تا ماه ها فقط گیج و منگ بودم, یا توی وضعیت گل و بلبل نشستم به جریانی که اتفاق داره می افته نگاه کردم یا پدیده ام رو کشیدم وسط چاه دستشویی گذاشتم و زدم توی سر و صورتم که چه بوی گهی به مشامم میرسه و از کجاست! من منتظر نموندم نتیجه رو ببینم همیشه زودتر خودم دست به کار شدم و نتیجه درست کردم حالا یا با سمبل کاری یا دقیق و جزئی!

نظرات 2 + ارسال نظر
فاطمه چهارشنبه 6 اردیبهشت 1402 ساعت 21:43

من از تجربه خودم می گم، چند بار تو موقعیتی بودم و صبر کردم آخر اتفاق و ببینم چی می شه، نه تنها اونجوری نشد که من می خواستم، گاهی افتضاحم می شد.برای همین قبل از آخر ماجرا، خودم دست به کار می شدم...
بگذریم که نتیجه ای که من باعثش شدم هم جزئی از ماجرا بود و من فکر می کردم دارم زرنگی می کنم.
اما الان زیاد از هر اتفاقی بهم نمی ریزم، تلاش می کنم بهتر بشه اما اگه نشد دیگه بهش کاری ندارم.لامصب این روش آرامش داره، اینکه رها باشی

ببین دقیقا نکته ش اینجاست که دست به کار بشی و کاری واسش انجام بدی نه به قول تو از روی زرنگی برای اینکه توی اون لحظه به نظرت توان و پتانسیل اینو داری که اوضاع رو به زعم خودت تغییر بدی ولی اشتباه آدم اونجاست که دستکاری میکنه جای تغییر دادن, مهره ها رو بهم می ریزه و با هیجان آنی و لحظه یی تصمیم میگیره که نتیجه قطعا افتصاح میشه.
باید اگه میتونی کاری انجام بدی و البته با فکر و دور از هیجان و بعد رها کنی ببینی حالا بازی چطوری پیش میره دیگه خوب و بد بذار بره جلو

لیمو شنبه 27 اسفند 1401 ساعت 13:48

آخ. یه خط اول رو دارم زندگی میکنم. کلی کاغذ بهم ریخته دارم که باید مرتب بشن و بایگانی. مراحل اولیه رو انجام دادم اما نیمه کاره ولشون کردم -__-

من همیشه وسطش با خودم میگم ولش کن چون بعد یه هفته دوباره همون وضع پیش میاد. جالب اینجاست با وجود بهم ریختگی خودم خوب میدونم چی کجاست دقیقا
به توام پیشنهاد میدم مرتب نکن, اصلا نشون دهنده خلاقیت و هوش بالاست بهم ریختگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد