معاشرت کردن با آدمی که میتونم هیجان توی صدام رو کنترل نکنم, اصلا میشه توی حرف زدن هیجان داشت, میشه وسط حرف زدن و توضیح دادن از شدت هر حسی چه خوب و چه بد نفس گرفت, میشه برای چند ساعت هیچ کنترلی, هیچ سنسور احساس خطری, هیچ محدودیتی و هیچ سانسوری روی فکرای جورواجورت و احساسات نداشته باشی یکی از عمیق ترین لذت های اخیرم بوده
چه خوب توصیف کردین
ممنونم
زندگیت سرشار از این لحظه ها
که بخندی و دنیا رو قشنگ کنی
قسمت بزرگ این قشنگی رو میدونی که مدیون توام
برای خودتم دنیا به دلت بچرخه و ببینی چیزایی رو که تمام جونت پر از حس خوب شه
چه حس خوبیه
خیلی زیاد, میل به زندگیت ارتقا پیدا میکنه
اگه واقعن این حس رو ازم میگیری، باعث ذوق و خوشحالیه :) و مرسی که تجربهت رو در اختیارم گذاشتی، یه کم فکر کردم و بعد یادم اومد که اتفاقن این ماه خوراکیهایی که منیزیم دارن رو زیاد خوردم.. شاید دلیل عمدهاش همین باشه که میگی. هرچندماه یکبار انگار به اوج خودش میرسه، انقدر که واقعن دوست داری دیگه زنده نباشی!
خواهش میکنم, دلایلش که زیاده ولی چون معمولا توی ویتامینا کمتر آدم حواسش هست به منیزیم خیلی واسم جالب بود چقد تاثیر داره و برای خودم خیلی جواب داد.
اره من قبلا اصلا اینطوری نبودم ولی از چند سال قبل یه دفعه یی تغییر وحشتناک توی حال روحیم داشتم و دقیقاااا می فهمم چی میگی, حاضری بمیری ولی توی اون حال نمونی.
آره خوب چیزیه. نایس.